اولین نوبت واکسن 3 گانه
ديروز صبح خاله سارا اومد و براي تزريق واكسن برديمت پايگاه مركز بهداشتي كه عمه فرزانه مسئولش بود و يه جورايي هم عمه رو غافلگير كرديم ، عمه واكسن هپاتيت و 3 گانه رو تو پاهاي كوچولو و نازنينت زد ، بعد هم قبل از اينكه دردت شروع بشه برگشتيم خونه . ظهر هم عمه شكوفه زنگ زد و جوياي حالت شد .
حدود ساعت 1 بود كه پات درد گرفت و شروع كردي به گريه كردن ، عزيز ماماني هر وقت ميخواستي پاتو تكون بدي كلي جيغ مي زدي ، مامان جون پاتو با دستمال گرم كمپرس ميكرد ، قطره استامينوفن هم خورده بودي ولي فايده اي نداشت ، براي همين مامان جون پاهاتو قنداق كرد . كه خيلي خوب جواب داد و تا چند ساعت راحت گرفتي خوابيدي ، اما نيمه شب دوباره صداي جيغت تو خونه پيچيد و تا صبح ساعت 6 بهونه گرفتي ولي خدا رو شكر صبح حالت خيلي بهتر شد و فقط براي قطع تب چند قطره استامينوفن بهت دادم .
الهي مامان فدات شه كه اينقدر تو 24 ساعت گذشته اذيت شدي . تپلي مامان