زندگي مامان ، مارالزندگي مامان ، مارال، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

مـــــارال هدیه ناب خدا

اولین نوبت واکسن 3 گانه

1390/3/5 15:45
نویسنده : مامان مارال
481 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز صبح خاله سارا اومد و براي تزريق واكسن برديمت پايگاه مركز بهداشتي كه عمه فرزانه مسئولش بود و يه جورايي هم عمه رو غافلگير كرديم ، عمه واكسن هپاتيت و 3 گانه  رو تو پاهاي كوچولو و نازنينت زد ، بعد هم قبل از اينكه دردت شروع بشه برگشتيم خونه . ظهر هم عمه شكوفه زنگ زد و جوياي حالت شد .

 حدود ساعت 1 بود كه پات درد گرفت و شروع كردي  به گريه كردنniniweblog.com ، عزيز ماماني هر وقت ميخواستي پاتو تكون بدي كلي جيغ مي زدي ، مامان جون پاتو با دستمال گرم كمپرس ميكرد ، قطره استامينوفن هم خورده بودي ولي فايده اي نداشت ، براي همين مامان جون پاهاتو قنداق كرد . كه خيلي خوب جواب داد و تا چند ساعت راحت گرفتي خوابيديniniweblog.com ، اما نيمه شب دوباره صداي جيغت تو خونه پيچيد niniweblog.com  و تا صبح ساعت 6 بهونه گرفتي ولي خدا رو شكر صبح حالت خيلي بهتر شد niniweblog.comو فقط براي قطع تب چند قطره استامينوفن بهت دادم .

الهي مامان فدات شه كه اينقدر تو  24 ساعت گذشته اذيت شدي . تپلي مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)